معنی (.iv&.tv &.n):مگس، حشره پردار، پرواز، پرش، پراندن پرواز دادن، بهوافرستادن، افراشتن، زدن، گریختن از تیز هوش، چابک وزرنگ فرار کردن از، دراهتراز بودن، پرواز کردن، (.jda): ,, معنی (پهذ&پفذ &پئ):مگس، حشره پردار، پرواز، پرش، پراندن پرواز دادن، بهوافرستادن، افراشتن، زدن، گریختن از تیز هوش، چابک وزرنگ فرار کردن از، دراهتراز بودن، پرواز کردن، (پنیش): پ, معنی (,iv&,tv &,n):k;s، paci /cbاc، /cmاx، /ca، /cاjbj /cmاx bاbj، fimاtcsتاbj، اtcاaتj، xbj، ;cdoتj اx تdx ima، ]اfl mxcj; tcاc lcbj اx، bcاiتcاx fmbj، /cmاx lcbj، (,jda): ,, معنی اصطلاح (.iv&.tv &.n):مگس، حشره پردار، پرواز، پرش، پراندن پرواز دادن، بهوافرستادن، افراشتن، زدن، گریختن از تیز هوش، چابک وزرنگ فرار کردن از، دراهتراز بودن، پرواز کردن، (.jda): ,, معادل (.iv&.tv &.n):مگس، حشره پردار، پرواز، پرش، پراندن پرواز دادن، بهوافرستادن، افراشتن، زدن، گریختن از تیز هوش، چابک وزرنگ فرار کردن از، دراهتراز بودن، پرواز کردن، (.jda): ,, (.iv&.tv &.n):مگس، حشره پردار، پرواز، پرش، پراندن پرواز دادن، بهوافرستادن، افراشتن، زدن، گریختن از تیز هوش، چابک وزرنگ فرار کردن از، دراهتراز بودن، پرواز کردن، (.jda): , چی میشه؟, (.iv&.tv &.n):مگس، حشره پردار، پرواز، پرش، پراندن پرواز دادن، بهوافرستادن، افراشتن، زدن، گریختن از تیز هوش، چابک وزرنگ فرار کردن از، دراهتراز بودن، پرواز کردن، (.jda): , یعنی چی؟, (.iv&.tv &.n):مگس، حشره پردار، پرواز، پرش، پراندن پرواز دادن، بهوافرستادن، افراشتن، زدن، گریختن از تیز هوش، چابک وزرنگ فرار کردن از، دراهتراز بودن، پرواز کردن، (.jda): , synonym, (.iv&.tv &.n):مگس، حشره پردار، پرواز، پرش، پراندن پرواز دادن، بهوافرستادن، افراشتن، زدن، گریختن از تیز هوش، چابک وزرنگ فرار کردن از، دراهتراز بودن، پرواز کردن، (.jda): , definition,